به
جنبش ها خیره شویم و
از آن
ها بیاموزیم!
مهم ترین مسأله
تاکتیک و
استراتژی
کنونی تقویت و
شکل گیری یک
جنبش عمومی
ضداستبدادی
در پیوند
تنگاتنگ با
مطالبات پایه
ای جامعه و
زحمتکشان است.
در این راستا
اکنون با دو ضرورت
خطیرتحکیم
خشت پایه های
این جنبش (
سلول های پایه)
و
نیزخمیرمایه
های یک گفتمان
ترقی خواهانه
مواجهیم.
در همین راستا بی
گمان معلمان
با داشتن
ماهیت و خصلت
سراسری و
ویژگی
مطالباتی و
خواست های
شفاف و ترقی
خواهانه از
بالفعل ترین
حلقه های
استراتژیک در این
خشت پایه
هستند. خشت
پایه ای که در
آن می توان هم
طرح مطالبات
ترقی خواهانه و هم
سازمان یابی
سراسری را
توأمان
مشاهده کرد.
خشت پایه هائی
که شالوده
مهمی برای شکل
گیری ساختمان
یک جنبش
ضداستبدادی و مطالباتی
هستند.
استراتژی و
تاکتیک اگر
بخواهد از آفت
تجرید و از
زندانی شدن در
کلیشه ها و
مقولات سترون
و بی سروته
بیرون بیاید و
پایش را به
زمین بگذارد
بی تردید جنبش
معلمان یکی از
آن حلقات
استراتژیک
والهام بخش و
حی و حاضری
است که می
تواند به
موازات گسیخته
شدن انسجام
رژیم پوسیده
ومنحط و گشوده
شدن و انبساط
فضای سیاسی،
نقش تعیین
کننده ای در جلوگیری
از فروپاشی
جامعه و جهت
گیری ترقی
خواهانه
داشته باشد.
معلمان در
بندمبارزه در
چهارچوب
مطالبات
منفرد در این
یا آن واحد
(مدرسه) و در
این شهر یا آن
شهرنیستند. آن
ها با
کارفرمائی به
نام دولت
سرمایه داری و
استبدادایدئولوژیک
-مذهبی ( که
نظام آموزشی
از مهم ترین
تجلی های آن
است)، با جوانان
دانش آموز و
خانواده ها
یعنی یک
مجموعه دهها
میلیونی
سروکاردارند.
اهمیت
استراتژیک آن
ها نه فقط
بدلیل ظرفیت
های بالقوه و نسیه، که
بالفعلی است
که بطور
پیوسته خود را
در اقدام و
خواست های
مشترک میلیون
ها نفر، به
شکل یک نیروی
سراسری و حامل
آگاهی و ترقی
خواهی نشان می
دهد. هم چنین
این اهمیت
استراتژیک،
از جایگاه و
موقعیت
طبیعی آن ها
در پیوندبا
میلیون ها
خانواده و دانش
آموز در تمامی
نقاط کشوری با
همه رنگارنگی
های خود
سرچشمه می
گیرد. چنین
موقعیتی است که
به آن ها نقش
استراتژیک و ظرفیت
هژمونیک در
صفوف
مزدوحقوق
بگیران و
بیکاران و
زحمتکشان می
دهد. حلقه ای
کلیدی که می
تواند در
شرایط برآمد و انبساط
سیاسی و توان
اقدام
سراسری،
بدلیل پیوندش
با میلیون ها
خانواده و
جوانان دانش
آموز، به سهم
خود نقش مؤثری
در به حرکت در
آوردن آن ها
حلقه های دیگر
داشته باشد.
این نقش ویژه
نه از آسمان،
که از تمرین و مارش مداوم
آن ها در
میدان مبارزه
و در متن یک
مقاومت و
مبارزه واقعی
در طی سالیان
متمادی ساخته و
پرداخته می
شود. آن ها
مشخصا از
مبارزات پراکنده
این یا آن
واحد
فراتررفته
اند و به
یک نیروی جمعی
فراروئیده
اند.
معلمان
و کارگران و
دانشجویان و
زنان و..
عناصر اصلی- و نه
البته تمامی-
شالوده و خشت
پایه های جنبش
ضداستبدادی-مطالباتی
معطوف به
رهائی را
تشکیل می
دهند. اگر
چنین یاخته
هائی از پیوند
آن ها از هم
اکنون در جای
جای کشور شکل
بگیرد می
توانند هم چون
شالوده و
یا اسکلت
محکمی قوام
بخش جامعه
مستعدفروپاشی
و پر از گسست
ها و ابر
چالش ها
باشند. اگر
چنین خشت پایه
هائی که اکنون
شاهدرویش
جوانه های آن
هستیم شکل
بگیرند و
تکثیرشوند
چه بسا
بتوانیم از
این گردنه های
خطرناک و نفس
گیر، و در منطقه
در حال اشتعال
و انباشته
از باروت و
بحران
عبورکنیم... هم
چنین بتوانیم
خود را از
گنداب باتلاق
فرقه گرائی
ها
بیرون بکشیم.
می توانیم
باعنایت به
سیرحرکت جنبش
ها و خیره
شدن به
روندهای
پیشرو در آن
ها و جوانه
های در حال
رویش، به
تاکتیک
واستراتژی
واقعی و معطوف
به جامعه و
شکل گیری یک
قطب مستقل و
ضدسیستم،
گوشت و پوست
بدهیم.
تقی
روزبه
۲۰۱۸-۰۵-۱۱
از
شعارهای معلمان:
نان،
کار، آزادی،
آموزش رهائی ...
مقابله
با خصوصی سازی
ودفاع از
آموزش رایگان و با کیفیت
اخواست
بیمه ها و
آزادی
زندانیان و
تشکل های مستقل
و...
https://www.youtube.com/watch?v=TO1UHLB1CNE
هم
چنین نگاه
کنید به:
در
اهمیت شکل
گیری خشت پایه
ها و
مشارکت فعال
در گفتمان
سازی: دوکشگری
خلاق..
http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=44020
اوج گیری جنبش
های
مطالباتی
http://iran-tribune.com/index.php?option=com_k2&view=item&id=56684:2015-05-02-03-45-23&Itemid=649